فناوریهای برهمزننده فرصتهای فوق العادهای را برای سازمانها فراهم میکنند که هوشمندتر، چابکتر، انعطافپذیرتر و واکنشپذیرتر شوند، اما این فناوریها علی رغم فراهمکردن مزایا و فرصتهای بیشمار، منجر به چالشهای جدیدی پیرامون حریم خصوصی افراد، خطاهای الگوریتمی[1] و طیف دیگری از موضوعات اخلاقی مرتبط با بهکارگیری فناوری شدهاند. سازمانها و مدیران آنها به ندرت از رویكردها و دستورالعملهای جامع با در نظرقراردادن پیامدهای اخلاقی استفاده از فناوری استفاده میكنند و تصمیمات آنها در خصوص فناوری کمتر با توجه به این نکته همراه است؛ این امر حداقل در شروع تحول دیجیتال در سازمانها دیده نمیشود. بسیاری از شرکتهایی که فناوری را به عنوان عنصر اصلی در کسب وکار خود نمیبینند، حتی اگر تا حد زیادی برای انجام عملیات روزمره خود به فناوریهای دیجیتال و فیزیکی متکی باشند، ممکن است به سادگی این ملاحظات را اغراقآمیز و بی ربط تصور کنند، اما دیگر برای بسیاری از سازمانها صرفنظر از صنعت یا بخشی خاص، ممکن نیست که با فناوری عجین نباشد. اگر رهبران و سازمانها به پیامدهای اخلاقی استفاده از فناوری توسط کارمندان، مشتریان و دیگر افراد در اکوسیستم خود نیاندیشند، نمیتوانند خود را خبره فناوری[2] بنامند. در حقیقت استفاده اخلاقی از فناوری، یا فناوری اخلاقی، به طرز تفکیکناپذیری با گسترش فناوری ارتباط دارد.
خبرگی در فناوری، فراتر از صرفاً کاربردهای فناوریهای ابری یا هوش مصنوعی است؛ مفهوم این امر به درک معضلات و مشکلات اخلاقی بالقوهای که طراحی یا بهکاربردن فناوریها ممکن است ایجاد کند، گسترش مییابد. تحقیقات دیلویت نشان میدهد که شرکتهایی که به لحاظ دیجیتالی بودن پیشرفتهتر هستند، نسبت به شرکتهایی که هنوز در ابتدای مسیر دیجیتالیشدن قرار دارند، بیشتر به مسائل اخلاقی مرتبط با فناوری توجه و تمرکز دارند. هنگامی که سخن از اخلاق مطرح میشود، لازم و ضروری است میان اخلاق حرفهای که به مسائل مربوط به کسبوکار، رفتار حرفهای، رفتار انسانی با کارگران و یا مسؤلیت اجتماعی، مربوط می شود و اخلاق فناوری تمایز قائل شویم، اما وقتی از عبارت دوم یعنی اخلاق فناوری صحبت میکنیم، دقیقا منظور ما چیست؟
مجمع اقتصاد جهانی[3]، استدلال میکند که «فناوریها یک بعد اخلاقی شفاف دارند، یعنی مفهومی پایهای که مربوط به ارزشها، اخلاق و هنجارها است. فناوریها منعکس کننده علائق، رفتارها و تمایلات سازندگانشان هستند و با شکل دادن به نحوه استفاده افراد از آنها میتوانند هویت، روابط، اهداف آنها را تحقق ببخشند.»
مفهوم فناوری اخلاقی به طور کلی به مجموعهای از ارزشهای حاکم بر رویکرد سازمان اطلاق میشود که به فناوریهای مورد استفاده در آن و شیوههای استفاده کارکنان از فناوری در تمامی سطوح برای هدایت استراتژی و عملیات کسبوکار، نظارت دارد؛ در واقع این مفهوم چند وجهی است و میتواند موضوعات متنوعی را از حریم خصوصی دادهها گرفته تا انحراف در الگوریتمها، جایگزینی انسان با ماشینها و تعهد به عدم دستکاری دادهها یا پاسخهای انسانی را شامل شود. تحقیقات دیلویت نشان میدهد که بزرگترین نگرانی اجتماعی و اخلاقی رهبران که ناشی از نوآوری دیجیتال است، به جز حریم شخصی مربوط به خطرات امنیت سایبری، جایگزینی شغل و استفاده غیراخلاقی از دادهها است. اما رهبران و سازمانهایشان از این یافتهها چه درسهایی می توانند بگیرند؟ در عصر حاضر اهمیت آگاهی از تصمیمات اخلاقی فناوریهای برهم زننده به طور فزایندهای روبه افزایش است و دیگر دانستن صرف و نحو فناوریهای برهم زننده به تنهایی کافی نیست. سازمانها باید از ذهنیت فناوری اخلاقی بهره ببرند. ذهنیت فناوری اخلاقی نشانگر ویژگیهای فرهنگی است که رهبران و کارمندان آنها میتوانند برای حمایت از اقدامات خود از آنها استفاده کنند.(شکل 1)
[1] Algorithmic Bias
[2] Tech-Savvy
[3] The World Economic Forum